پاييز زيبا رفت!

فصل پاييز زيبا
آمد چو بهار دگر و فصل فرحزاد
پاييز چه زيباست به چشم من دلشاد
گرماي شرر بار سفر كرد از اين بوم
ايام خوش، فصل طرب آمده خوش باد
در موسم پاييز هوا شاد و فرح‌بخش
با ديده دلخوش بنگر سبزي شمشاد
در فصل خزان گشته هوا شاد و بهاري
بنگر به در و دشت و ببين حسن خداداد
باران چو ببارد به بر و باغ و در و دشت
چون نقل و نباتي است كه ريزد سر داماد
چون باد خزان بوسه زند بر سر اشجار
گلبرگ طلايي به زمين ريزد و هر كس بشود شاد
خواهي كه شريفا بشوي سرخوش و شاداب
الطاف خدا بين و نگر فصل فرحزاد

:: موضوعات مرتبط: شعر، ،
:: برچسب‌ها: انتهاي روياي الهه عزيز, رويا, الهه, عزيز, پاييز,
نویسنده : Mehr
اولين شعر من!

شب ، صحنهٔ نبرد منست و تلاش او

 

تا آنکه صبح، دیده بر آرد ز روزنی

چشمم فتاد ، به جای سرد و خالی‌ او

زمانه ربودش به یغما ز من، چو رهز نی‌

 

 

:: موضوعات مرتبط: شعر، ،
:: برچسب‌ها: انتهاي روياي الهه عزيز, سرد, بي روح, سرد و بي روح, روع, الهه, عزيز, رويا, بي دل, عاشق,
نویسنده : Mehr

صفحه قبل 1 ... 13 14 15 16 17 ... 18 صفحه بعد