شيخ را گفتند : كه فلان كس بر روي آب مي رود . گفت سهل است چغزي و صعوه اي نيز بر روي آب مي رود.گفتند : فلان كس در هوا مي پرد.گفت : زغن و مگس نيز در هوا مي پرد .گفتند : فلان كس در يك لحظه از شهري به شهري ميرود.شيخ گفت : شيطان تيز در يك نفس از مشرق به مغرب مي رود. اين چنين چيز ها را چندان قيمتي نيست. مرد آن بود كه در ميان خلق بنشيند و برخيزد و بخورد و بخسبد و بخرد و بفروشد و در بازار در ميان خلق ستد و داد كند و زن خواهد و با خلق در آميزد و يك لحظه از خداي غافل نباشد.
يا سلام به خدمت شما دوست خوبم اميدوامر كه حالتون خوب باشه من مدتي نمي تونم به انتهاي روياي الهه عزيز بيام و براتون بنويسم.به همين دليل به مدت سه روز من پذيراي نظرات شما خواهم بود و از ميان آن ها 5 نفر انتخاب خواهند شد لازم به ذكر است كه نويسندگان بايد با شرايط نويسندگي در لوكس بلاگ آشنا باشند و مطالب خود را بدون كپي از ساير وب ها در انتهاي روياي الهه عزيز قرار دهند و هر نويسنده بايد در روز حداقل يك پست داشته باشد.همچنين براي نويسندگان پذيرفته شده امتيازاتي نيز تعلق خواهد گرفت.
با تشكر.مدير وبلاگ انتهاي روياي الهه عزيز.mehr
:: موضوعات مرتبط:
نبشته ها،
دل نوشته ها،
، :: برچسبها:
انتهاي روياي الهه عزيز,
رويا,
الهه,
عزيز,
من,
تو,
عشق,
بي انتها,
انتها,
عزيز,
سخن اول,
non,