ازدواج آسان، نه شتابان ! ( صفحه پزشکی روزنامه شرق )
ازدواج آسان، نه شتابان ! ( صفحه پزشکی روزنامه شرق )
 

 

آسیب شناسی ازدواج به سبک ایرانی

 

 

ازدواج آسان، نه شتابان !

 

دکتر بهنام اوحدی*

www.iranbod.com

 

 

آسیب شناسی پیوند و پیمان زناشویی در ایران، داستانی نیست که در قد و قواره و چارچوب یک نوشتار هزار واژگانی بگنجد؛ بی گمان، پرداختن بدان به نوشتن یک کتاب دست کم چهارصد صفحه ای می انجامد. از این رو، در این نوشتار فقط به آسیب شناسی آغاز پیوند زناشویی به سبک ایرانی می پردازم و باقی مانده را به شاید هنگامه ای دیگر وا می گذارم که کار و کوشش شبانه روزی و نیز جبر سرنوشت و تقدیر تاریخی آغشته به دلشوره های شرقی مان، کمتر برایم آرامش کتاب نگاشتن و منتشر ساختن باقی گذاشته است. از ممیزی های گوناگون بگذریم که قصه ای پر غصه است، پر آه و افسوس و اشک.

بیش از دو دهه است که بر ازدواج آسان - ولو شتابان – پافشاری شده و می شود، اما شیوه انجام ازدواج ها در ایران همچنان بر همان پاشنه پیشین می چرخد و می چرخاند ! هر از چندی، تازه تر از تازه ای از گرد راه می رسد و بر شرایط دشوار ازدواج جوانان در این سرزمین افزون می شود. هر تشریفاتچی و تالاری، رویکرد و راهکاری نوین می آفریند و به خانواده های نو عروس ماه پیشونی و نو داماد دانه طلا می شناساند تا آسان و شتابان همچون راهبرد بی دلیل « شمار سکه به سال رو خشت افتادن » مد زمانه شود تا سرپیچی از آن، بوسه تیغه گیوتین را بر گردن داماد در ره فرهاد مجاز شمارد. پیش شرط های بیشتر خانواده های دختران سال به سال، پر شمار تر می شوند تا به دنبال آن، نیرنگ های پسران در سرکشی و سرپیچی از این درخواست های دشوار، نیز پیاپی دگرگون و به روز شوند.

برنامه های صدا و سیما در شناساندن و فراگیر ساختن « ازدواج آسان » کم نبوده اما هرگز به فرجامی نیک و خوشایند نینجامیده است، چرا که کانال های گوناگون سیما، در جراحی این زخم کهنه، برش را آن چنان که باید و شاید ژرف و سترگ انجام نداده و بیشتر به مصاحبه های ساده انگارانه – و نه ژرف نگرانه و موشکافانه – بسنده کرده اند. مطبوعات هم هر چند گاه و بی گاه به سراغ سوژه دردها و دشواری های ازدواج به سبک ایرانی شتافته اند، اما در بسیاری از موارد – به ویژه نشریات زرد – یکی به نعل و یکی به میخ زده اند و دگرگون و به روز شدن « قوانین قدیمی حقوقی و مدنی خانواده » را در راستای استواری و پایداری ازدواج جوانان ایرانی خواستار و خاطرنشان نشده اند.

سال هاست که مصاحبه ها و مقالات یکی به نعل و یکی به میخ زن، برای مردمان این اجتماع رو به تازگی و سازندگی، نسخه هایی نخ نما شده است. در سفری که شهریور ماه گذشته به کیف ( اوکراین ) و شهریور ماه امسال به مسکو و سن پترزبورگ ( روسیه ) داشتم، آشکارا شیوه ازدواج در این سه کلان شهر کهن - از دیدگاه صفا، سادگی و صمیمیت - ناهمگون با سرزمین مان پیش چشم و ذهنم نشست. لباس عروس از جنس و دوخت ایتالیایی اصل در بازار کیف، یکصد و پنجاه تا سیصد و پنجاه هزار تومان بود و هزینه برگزاری همه مراسم عقد در کلیسا، گردش روزانه در شهر و عکاسی و فیلم برداری مربوط بدان، و جشن و دست افشانی شبانه در تالار رستوران ها، بیشتر از دو – سه میلیون تومان نمی شد. شمار مهمانان همراه عروس و داماد در گردش روزمره در مسکو و سن پترزبورگ دست بالا هژده نفر است که همراه با هم در یک لیموزین دراز فورد کنتیننتال یا مانند آن انجام می شود و جشن شبانه با حضور خانواده عروس و داماد، بیش از سی - چهل نفر را در بر نمی گیرد. از مهمانی خصوصی خانگی جوانان یا باغ پنهان چند فرسنگ پشت شالوده شهر، در پس جشن رستوران نیز خبری نیست !!

پس شگفت انگیز نیست که لباس عروس سه میلیونی ستاره جوان و سیمین بر سینمای اوکراین، تا یک سال مایه نکوهش و سرزنش همگان در صدا و سیما و مطبوعات گوناگون آن سرزمین بوده است؛ اما لباس سه میلیون تومانی عروس در این مرز پر گزند، در موارد فراوان، به آسانی می تواند مایه شرمساری شب رویایی عروس و یک عمر سرزنش و نکوهش داماد باشد.

کاش دشواری های ازدواج در ایران، به محدودیت های فراوان و گزافه آمیز آشنایی دختران و پسران، و نیز شکوه ها و درشتی های دو خانواده درباره شیوه برگزاری جشن های خواستگاری، مهر ( بله ) برون، نامزدی، عقد، عروسی و پاتختی و سیسمونی و ختنه سوران پایان می یافت؛ انگیزه های نادرست برای ازدواج های ناخردمندانه و شتاب زده، خود درد و داستان دیگری ست که به گونه ای گزیده به برخی آن ها اشاره می کنم:

1-     فشار خانواده، بستگان و آشنایان با بالا رفتن سن پسران و دختران

2-     رهایی از اندوه تنهایی و رنج افسردگی و پر کردن خلاء احساسی - هیجانی

3-     فروکش کردن شور و اشتیاق غریزی و میل جنسی

4-     هراس از بالا رفتن سن و انگ « ترشیدگی »

5-     پیوند با خانواده پولدار و توانگر برای پایان بخشیدن به کاستی ها و بحران های مالی

6-     به دنیا آوردن فرزند، به عنوان چوبدستی دوران پیری و کهنسالی

7-     ازدواج های خونی - مصلحتی برای آشتی دادن بستگان و آشنایان و پایان بخشیدن به ستیزهای درون و برون ایلیاتی

8-     به فرجام خوش و پایان شیرین رساندن داستان چند ساله یا چند ماهه عشقی پر سوز و گداز

9-     گریز از دلزدگی، روزمرگی و یکنواختی زندگی

10-پذیرش جبر زیستی زمانه ( زاده شده ام، پس باید ازدواج کنم )

11-به چنگ آوردن زیبایی ها و گیرایی های چهره، پیکر، منش ( کاراکتر )، دانش، پیشه، دلبستگی ها و رویکردها

12-نجات دادن یک دردمند ( معتاد، روان پریش، آشفته و ... ) با راهبردهای فلورانس نانتینگل گونه و مادر ترزا وار   

 

 

*روانپزشک و رواندرمانگر مشکلات جنسی، زناشویی و خانوادگی

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نویسنده : Mehr